به گزارش خبرگزاری«حوزه»، حضرت آیت الله سبحانی در تبیین موضوع تبلیغ و زمینه سازی آن آورده اند: تاریخ زندگی بشر همواره شاهد شکنجه و آزار منادیان حق و گروندگان پاکدل آنان بوده در حالیکه باید مردم در برابر منادیان حقیقت لبیک بگویند.
* تبليغ در محيط آزاد مؤثر است
فرض كنيد بسيارى از مردم براى پذيرفتن حقيقت آمادگى دارند، ولى آيا بهره بردارى از اين آمادگى جز در محيط آزاد كه گوينده و شنونده در گفتار و پذيرش خود آزاد باشند، امكان پذير است؟؛ در محيطى كه گوينده، آزادى بيان ندارد و شنونده از ترس كسانى كه بازگشت از روش هاى خرافى و باطل را جرم و گناه مى شمارند و گروندگان به آيين نو را، عذاب و شكنجه مى دهند، تبليغ چه نقشى مى تواند داشته باشد؟.
در هر اجتماعى گروهى پيدا مى شوند كه ثبات موقعيت و منصب مادى آنها وابسته به انحطاط فكرى و ترويج يك سلسله خرافات است. چنين افرادى وقتى احساس كردند كه مكتبی نو، كه از طرف پيامبران به جامعه عرض شده است با منافع دنيوى آنها تصادم و تضاد دارد، با قدرت هر چه تمام تر از تبليغ چنين آيينى جلوگيرى به عمل مى آورند و مبلّغان و گروندگان را به سخت ترين وجه مجازات مى نمايند.
نمونه هاى بارز آن همان شكنجه و آزارهايى است كه مناديان حق و مبلّغان حقيقت و گروندگان پاكدل آنان در راه بيان حقايق و پذيرفتن آن ديده اند.
مگر در آغاز رسالت پيامبر اسلام (ص)، تمام قدرت هاى شرك بر ضدّ آن حضرت بسيج نشدند!؛ مگر تروريست هاى عرب تصميم نگرفتند كه حضرت را شبانگاه در خانه اش ترور كنند!؛ مگر سران بت پرست عرب، ياران پیامبر (ص) را به وضع رقت بارى شكنجه ندادند!؛ مگر پدر و مادر عمار، زير شكنجه ابوجهل جان نسپردند و بدن بلال از عذاب اميه، سياه نگشت! و... .
* كشتار دسته جمعى مبلّغان اسلام
تاريخ بزرگ ترين آزمايشگاه زندگى است. مراجعه كوتاه به صفحات تاريخ اين حقيقت را به ثبوت مى رساند، كه تا سپاه تبليغ و راهنمايان هر آيينى از قدرت نظامى نيرومندى، كه حافظ جان و مال آنان در اجتماع است، برخوردار نباشند، نه تنها كارى از پيش نمى برند، بلكه جان خود را بدون أخذ نتيجه در راه نشر آن آيين از دست مى دهند. پيامبر (ص) در تاريخ ده ساله خود در مدينه، اين حقيقت تلخ را دوبار چشيد: در سال چهارم هجرت كه نيروى نظامى اسلام بر تمام اطراف شبه جزيره تسلط نداشت و قسمتى از شبه جزيره عربستان در دست مشركان قرار داشت، چهل تن از مبلّغان اسلام در منطقه «بئر معونه» به دست مشركان كشته شدند.(1)
بار ديگر نیز، شش تن از معلّمان قرآن، كه براى تبليغ اسلام به اطراف مدينه اعزام شده بودند، به صورت دل خراشى اعدام گرديدند.
از اين دو حادثه تاريخى و ده ها نظير آن، مى توان نتيجه گرفت كه، تا موانع و مزاحم ها از سر راه تبليغ اسلام برداشته نشوند هيچ گونه تبليغى به نتيجه نمى رسد.
ولى اگر محيط با قدرتى نظامى آزاد شود در اين صورت كسانى كه تحت تأثير تبليغات اسلام قرار مى گيرند، مى توانند بدون واهمه و ترس به آيين اسلام بگروند. چنان كه گروهى كه مايل به گرايش به اين آيين نباشند، مى توانند تحت شرايطى كه در كتاب «جهاد» بيان شده است به يكى از شرايع آسمانى گرويده و متدين به آنها شوند. اين جاست كه مفاد آيه «لا إِكْراهَ فِى الدِّينِ» كه در يك محيط كاملاً آزاد نازل گرديده، تجلّى نموده و روشن مى شود اسلام براى گرايش به آن، هرگز اِعمال قدرت نكرده است.
مى گويند: «حقيقت دست و پا دارد، و هرگز احتياج ندارد، كه قدرت نظامى از آن حمايت كند». البته سخن درستى است، ولى با يك شرط و آن اين كه، محيط، از هر نوع عوامل منفى و مخرّب خالى و آزاد باشد و در غير اين صورت، هر نوع حقيقت در نطفه خفه مى گردد.
اگر گفتار مزبور در هر موقعيتى صحيح باشد، بايد همۀ مردم در برابر مناديان حقيقت «لبيك» گويند، در صورتى كه تاريخ زندگانى بشر بر خلاف اين گواهى مى دهد.
پاورقی:
1 . سيره ابن هشام، ج2، ص 169ـ 184.
منبع: کتاب «احمد موعود انجيل»، ص، 76-74.
نظر شما